برای دیدن یکی از دوستان دوران خدمت به اهواز رفتم از آنجا که من آدم خجالتی بودم تصمیم گرفتم در یکی از هتل های اهواز اتاق بگیرم تا به خانه شان نروم در نزدیکی رود کارون در هتل ایران اهواز اتاقی گرفتم و بعد به همراه دوستم به گشتن در شهر پرداختیم به دیدن تالاب بامدژ و بنای تاریخی معین التجار و خانه دادرس رفتیم در چند روزی که من آنجا بودم هیچ شبی مانند شبی که آبشار مصنوعی اهواز که بزرگترین آبشار مصنوعی خاورمیانه است نبود البته در آیین فهوه خوری این شهر نیز شرکت کردم که جالب بود.
به محض اقامت در هتل پرشیا اهواز با برادرم تماس گرفتم تا به او خبر دهم. هتل پرشیا به ساحل کارون نزدیک بود به همین خاطر من آنجا را انتخاب کردم از طرفی هتل شیک و زیبایی بود. روز اول به تماشای بنای تاریخی معین التجار و خانه دادرس رفتم و در روزهای دیگر نیز به بازدید از تالاب بامدژ و آبشار مصنوعی و سرای عجم .از آیین قهوه خوری اعراب اهواز زیاد شنیده بودم ولی نتوانستم در آن مراسم شرکت کنم.چیزی که نظر مرا جلب خود کرد صنایع دستی این شهر بود که بسیار زیبا بودند.
هر بار که قرار بود با تور بچه های دانشگاه را به اهواز ببریم برایشان در هتل اکسین یا هتل نادری اتاق می گرفتم چون پذیرایی مناسبی داشتند این بار نیز بچه ها را به همین هتل ها بردم برنامه تور از این رو بود که آنها را برای تماشای سرای عجم و خانه دادرس و بنای تاریخی معین التجار ببریم و شب نیز برای دیدن آبشار مصنوعی اهواز که در شب بسیار زیبا بود برویم تا به حال به تالار بامدژ نرفته بودیم ولی این بار تصمیم بر این داشتیم که به آنجا نیز برویم.
واقعا غروب های اهواز با صفا بود طوری کا محو تماشای این صحنه شده بودیم که یادمان رفته بود باید برای رزرو هتل هدیه اهواز به آن هتل برویم. وقتی به هتل رسیدیم ساعت نه بود بنابر این اتاقی گرفتیم و وسایل مان را در آن قرار دادیم و برای دیدن آبشار مصنوعی به راه افتادیم در روزهای بعد به دیدن تالاب بامدژ و بانی تاریخی معین التجار خانه دادرس و سرای عجم رفتیم پس از اهواز به سمت آبادان شهر سینماهای قدیمی که قدمت سینماهایشان برابری می کند با قدمت پالایشگاه های آبادان به راه افتادیم در آبادان در هتل پارسیان آزادی آبادان که هتل زیبایی بود اتاق گرفتیم و و بعد برای تماشای موزه آبادان کلیسای سورت و بازار کویتی ها رفتیم.
دمبال جایی بودیم که هم به تمام جاهای دیدنی آبادان نزدیک باشد و هم امکانات و پذیرایی خوب به همین خاطر به هتل آزادی آبادان یا همان هتل پارسیان آبادان رفتیم این هتل از نظر جغرافیایی بسیار عالی بود به تمام نقاط شهر نزدیک بود ما توانستیم در دو روز به تماشای سینما شیرین، مسجد رنگونیها، سینما نفت، موزه آبادان، تندیس سینما رکس، کلیسای سورت گاراپت برویم هتل به رودخانه و دریاچه مصنوعی نزدیک بود.
چند روزی است که به فکر سفر افتاده ام آخرین باری که در ایران سفر کردم به سال های پیش بر میگردد آن زمان تازه دانشجو بودم و از طریق دانشگاه برای اردوی به شهر اصفهان دعوت شدم، از طریق اتوبوس ما را به اصفهان رساندند یادم هست در یکی از زیبا ترین هتل های اصفهان شب اول را گذراندیم. صبح هم برای بازدید از نقش جهان و چهار باغ حرکت کردیم که البته بنای سی وسه پل با نمای زیبای زاینده رود بسیار دیدنی بود حالا البته بگذریم الان ماندم که هفته آینده هتل اصفهان پیدا می توانم بکنم یا خیر حالا پرواز و سایر مسائل بماند.
اولین بارم نبود که به اصفهان رفته بودم مثل همیشه زیبا بود فواره های میدان امام بازارچه اش آن مس گران که آدم را به هزاران سال قبل می بردند آن ساعتی که با تابش نور خورشید زمان را به تو می داد در کنار حوزه جلوه ی عجیبی به میدان امام داده بود. هر بار که این صحنه ها را می دیدم چشمانم چهارتا می شد. آخر می شود مگر این همه زیبایی در یک جا جمع شود تمام طول روز را محو تماشای بناهای این شهر تاریخی همچون سی و سه پل و پل خواجو و منارجنبان بودم دیگر شب شده بود و من برای رزرو هتل اصفهانبه آنجا رفتم از شانس خوب من اتاق خالی داشتند. برایم جای تعجب داشت که در این موقع از سال اتاق خالی دارند چون قیمت هتل اصفهان بسیار مناسب بود.
الله اکبر گویی در مکه قدم می زنی هر جای مه پا مینهی بوی مکه می دهد با شاید باید گفت مکه بوی کاشان می دهد بوی گلاب ناب قمصر کاشان را می دهد در هر یک از هتل های کاشان که می روی بوی گلاب می آید همه جا انگار تبرک شده است با این گلاب ناب. هر نقطه از این شهر گلی رویده است آن هم گل محمدی انگار مردم این شهر جز این گل گلی دیگر نمی شناسند. برای رزرو هتل کاشان به آنجا رفتم چه گلارایی شده بود .برایم جالب بود که تنها با گل محمدی می شود این همه زیبایی خلق کرد عطر گل در فضای هتل پیچیده بود و تصاویری از امیر کبیر و حمام فین کاشان جلوه دو چندان به آن مکان داده بود.
چند ماهی بود که در نطنز مشغول کار بودیم و دیگر خسته شده بودیم با دوستان تصمیم گرفتیم به ابیانه برویم روستایی در ۴۰ كیلومتری شمال غربی شهرستان نطنز، در دامنه كوه كركس قرار داشت هوایی معتدل روستایی که خانه های گلی داشت و به دلیل فضای کوچک روستا مردمان آنجا انبارهای خود را در دل کوه ساخته بودند غارهایی که از بیرون تنها در کوچکشان نمایان بود مسجد حاجتگاه که هر یک از اهالی حاجتی داشت برای براورده شدن به آنجا می رفت ما می خواستیم چن روزی در آنجا بمانیم به همین خاطر برای رزرو هتل ابیانه اقدام کردیم که از شانس بد ما هتل ابیانهبرای سه روز اتاق خالی نداشت و مسافرت ما چند روزی به تاخیر افتاد.
اولین بار بود که با تور به شهر اصفهان آمده بودم تعداد مان زیاد نبود ولی هتل طلوع خورشیدبه اندازه ما اتاق خالی نداشت بنابر این دو گروه شدیم گروهی در این هتل و گروهی در هتل ملک اصفهان ساکن شدیم هر دو گروه از هتل هایی که برایمان گرفته بودند راضی بودیم بعد از گرفتن هتل و مستقر شدن ما را برای بازدید از مسجد جامع و میدان امام و عالی قاپو و چهل ستون بردند در روزهای بعد نیز ما را به سی و سه پل و پل خواجو و باغ پرندگان و باغ گلها بردند در روز آخر نیز به آتشگاه و منارجنبان رفتیم تجربه جالبی بود و به من بسیار خوش گذشت.